.:: دسته گل ::. - .:: سپنتا ::.:: Sepanta ::.

آنکه را دانش نیست، هدایت نیست . [امام علی علیه السلام]

نوشته شده توسط:   مسعود  

.:: دسته گل ::. سه شنبه 86 تیر 5  9:0 صبح

روزی ، اتوبوس خلوتی در راه حرکت بود . پیرمردی با دسته گلی زیبا روی یکی از صندلی ها نشسته بود . مقابل او دخترکی جوان قرار داشت که بینهایت شیفته زیبایی و شکوه دسته گل شده بود و لحظه ای از آن چشم بر نمی داشت . زمان پیاده شدن پیرمرد فرا رسید .قبل از توقف اوتوبوس در ایستگاه ، پیرمرد از جا برخواست ، به سوی دخترک رفت و ...

ادامه مطلب را مطالعه بفرمایید .

دسته گل را به او داد و گفت : متوجه شدم که تو عاشق این گلها شده ای . آنها را برای همسرم خریده بودم و اکنون مطمئنم که او از اینکه آنها را به تو بدهم خوشحال تر خواهد شد .
دخترک با خوشحالی دسته گل را پذیرفت و با چشمانش پیرمرد را که از اتوبوس پایین می رفت بدرقه کرد و با تعجب دید که پیرمرد به سوی دروازه آرامگاه خصوصی آن سوی خیابان رفت و کنار نزدیک در ورودی نشست .


نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
.:: جشن امردادگان ::.
[عناوین آرشیوشده]

جمعه 03 اسفند 3

امروز:   6   بازدید

دیروز:      بازدید

فهرست

[خـانه]

[ RSS ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

پیوندهای روزانه

.:: نخستین سایت آگهی و تبلیغات در خراسان شمالی ::. [49]
جشن ها و کلی مطلب در مورد ایران باستان [36]
[آرشیو(2)]

آشنایی با من

.::  دسته گل  ::. - .::  سپنتا  ::.:: Sepanta ::.
مسعود
عکسی که می بینید ، عکس دومین نفر در خانواده شخصی ام است که خیلی دوسش دارم .

لوگوی خودم

.::  دسته گل  ::. - .::  سپنتا  ::.:: Sepanta ::.

اوقات شرعی

حضور و غیاب

یــــاهـو

"  تبلیغات  "

لینک دوستان

آرشیو

تابستان 1386
بهار 1386

جستجوی وبلاگ من

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک

 

طراح قالب

www.parsiblog.com

تعداد   18271   بازدید